بررسیها نشان میدهد، برای کاهش هزینه مستاجرها از طریق مهار تب اجارهبها، سه گزینه را میتوان مورد بررسی قرار داد. در واقع میتوان سه راهحل را مطرح کرد و بسته به شرایط فعلی، در مورد اینکه کدام یک از این راهکارها میتواند در مهار تب بالای اجارهنشینی موثر واقع شود، تصمیمگیری کرد.
اولین گزینه، مهار تب اجارهبها از مسیر «خانهسازی انبوه» است. اگر چه افزایش عرضه (البته شکل درست) میتواند بازار را در مسیر تعادل عرضه و تقاضا قرار دهد اما نکته مهم، جنس عرضه، محل و مدل ساخت واحدهای_مسکونی است. در مدل فعلی که ساخت یک میلیون واحد مسکونی دولتیساز در دستور کار است، گذشته از آنکه برنامه ساخت از هدف تعیینشده بسیار عقب است، حتی اگر همه اهداف تعیینشده نیز محقق شود باز هم نمیتوان به مهار تب اجارهبها در شهرها از محل این ساخت و سازها چندان امیدوار بود. با گذشت دو سال از شروع این طرح، به تازگی تنها ۱۱۰ هزار واحد مسکونی افتتاح و به بازار عرضه شده است که بخش زیادی از آنها نیز در مناطق حومهای و نه کلانشهرها و شهرهای مواجه با بحران اجارهنشینی، بوده است.
گزینه دوم، مداخله دستوری در بازار اجاره از طریق سقفگذاری و تعیین حد مجاز رشد اجارهبهاست.
این روش نیز بر اساس تجربه چهار سال اخیر روشی محکوم به شکست است. چرا که نهتنها در چهار سال اخیر، تورم اجاره در شهرهای کشور عمدتا حدود دو برابر سقف تعیینشده نرخ دستوری ۲۰ درصدی بود که بالاترین قلههای تاریخی تورم اجاره نیز در همین سالها به ثبت رسید و بازار اجاره در سالهای اجرای مصوبه دستوری سقف مجاز برای افزایش اجاره، تورم بیش از ۵۰ درصد را نیز تجربه کرد.
اما راهکار سوم، کنترل تورم عمومی به عنوان مهمترین فاکتور اثرگذار در ثبت تورمهای بالا در بازار اجاره است.
تجارب همه سالهای گذشته تاکنون نشان میدهد همواره و به شکل تاریخی، تورم اجاره از تورم عمومی دنبالهروی کرده است. یعنی هر زمان تورم عمومی بالا رفته است سرعت رشد اجارهبهای مسکن نیز افزایش داشته است و بالعکس. بنابراین مهمترین راهکار برای مهار تب بالای اجارهبها، در وهله اول مهار تورم عمومی است. ضمن آنکه مهار و کاهش تورم عمومی خود باعث کاهش تورم مسکن نیز میشود و از این ناحیه نیز بر تغییرات اجارهبها به نفع مستاجرها اثر خواهد گذاشت.